Wild World

welcome to my wild world

Wild World

welcome to my wild world

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

تصمیم گرفتم همه چیز رو باهاش تموم کنم.

دیگه نمیتونم عذاب وجدانی که به جونم افتاده رو تحمل کنم.

دوماهیه که ندیدمش و ازش خبری نیست

همین باعث شد بشینم حسابی فکر کنم و سبک سنگین کنم...

هرجوری که فکر میکنم میبینم تموم شدن این رابطه هم به نفع اونه هم به نفع من.

اوایل شاید فکر کردن به تموم کردن همه چیز برام سخت بود

ولی الان اصلا سخت نیست شاید چون منو به نبودنش عادت داده...

وقتی یک نفر نبودنش طولانی بشه،حتی اگر عاشقش باشی

و تمام اون مدت به پاش بمونی

روزی که بیاد و بخوادت تو نمیخوایش

میدونی چرا؟

چون به نبودنش عادت کردی

چون به جایی می رسی که دیگه واقعا خودشو دوست نداری...

غم نبودنشو دوست داری...

  • parisa gholizadeh

چقدر دنیای عاشقی گم بود و غیرقابل باور

عشق ذره ذره وارد وجودت میشد و

یکباره همچون آیینه رو به رویت می ایستاد.

می ایستاد تا به خودت بیایی و باورکنی

در پشت سرت کسی ایستاده است

که حذف کردنش برایت محال است

این که نفس اوست که زندگیت را گرم می کند.

  • parisa gholizadeh

دلم خیلی براش تنگ شده،یک ماهی شده ندیدمش

شرایطمون هم مثل بقیه عادی نیست که هرموقع دلم باش تنگ شد بتونم بهش زنگ بزنم 

صداشو بشنوم تا کمی از این دلتنگی کم بشه

باید صبر کنم تا هرموقع خودش میتونست حرف بزنه بهم زنگ بزنه

یک ممنوعه است.

وقتی کنارهم بودیم بیشتر موقع ها دعوا میکردیم،شاید بیشتر باهم دیگه دعوا کردیم تا خوش باشیم

ولی من الان دلم برای همون دعواها هم تنگ شده

مخصوصا برای اون موقع ها که دعوامون میشد و میدید ناراحت شدم با اینکه مقصر من بودم باز میومد از دلم درمیاورد

و هرکاری میکرد تا من بخندم

دعوا زیاد میکردیم ولی طاقت ناراحتی همدیگه رو هم نداشتیم

من باهاش کلی خاطره دارم،اونقدر خاطره هامون زیاده که الان با کوچکترین حرفی

با شنیدن یک کلمه یادش میافتم،یاد خاطره هامون میافتم و همین دوری ازش رو برای من خیلی سخت کرده

خیلی وقتها از خونه میزنم بیرون و قدم میزنم تا فکرش از سرم بره بیرون

ولی با دیدن کوچمون،با دیدن خیابونمون همه چی برام زنده میشه

ما از آجر به آجر این شهر باهم خاطره داریم...

  • parisa gholizadeh

تا حالا شده به کسی بگی دلتنگشی و جوابی نگیری؟

تا حالا برات پیش اومده بهش بگی دوستش داری و همه کار بکنی تا بفهمه ولی اهمیتی نده؟

یا خیلی جدی از احساساتت باهاش حرف بزنی اون فقط بخنده و بعدم حرفایی بزنه که اصلا ربطی به بحثتون نداره؟

یا به قول معروف خودشو بزنه به کوچه علی چپ؟

نمیدونم تاحالا تجربه کردین یا نه؟

ولی اگه تجربه نکردین امیدوارم هیچ وقت تجربه نکنین،خیلی حس بدیه...

میدونی خیلی حس بدیه جلوش بال بال بزنی و ببینه داری جون میدی و هیچ کاری نکنه...

  • parisa gholizadeh